مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند. آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند زن : یواش تر برو, من می ترسم مرد : نه, اینجوری خیلی بهتره زن : خواهش میکنم, من خیلی می ترسم مرد : خوب, اما اول باید بگی که دوستم داری زن : دوستت دارم, حالا میشه یواش تر برونی مرد : منو محکم بگیر زن : خوب حالا میشه یواش تر بری مرد : باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون اینکه زن را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت
نظرات شما عزیزان:
|
About
I LOVE MY LOVE
ارديبهشت 1390 AuthorsLinks
دانشجويان تربيت معلم علامه طباطبايي و بنت الهدي صدر بوشهر
تبادل
لینک هوشمند
SpecificLinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی
کاربران آنلاین: بازدیدها : آمار وب سایت:
|